آیا می دانید راز سلامتی سیب چیست؟
*** کاهش کلسترول مضر خون اولین خاصیت پکتین سیب
مطالعات کنترل شده مختلف نشان داده است که افزودن پکتین به رژیم غذایی منجر به کاهش متوسطی در سطح کلسترول خون می شود. علت این امر ممکن است اتصال یافتن پکتین سیب به اسیدهای صفراوی باشد که به کاهش کلسترول خون کمک می کند.البته باید توجه شود که تنها پکتین نمایانگر قدرت کاهش کلسترول سیب نیست وسیب صرف نظر از داشتن پکتین،با سایر موادی که دارد،خود یک کاهنده نیرومند کلسترول است .
*** سیب و سلامتی روده
پکتین می تواند تعداد میکروبهای مفید در دستگاه گوارش را افزایش دهد.متخصصان خاطر نشان میکنند که باکتریهای مفید همچنین مادهای شیمیایی به نام «بوتیریت» تولید می کنند که سوختی مهم برای سلولهای دیواره روده ای می باشند.
*** پکتین دوست دیابتی ها
پکتین موجود درسیب می تواند کمک به حفظ سطح قند خون به طور ثابت نماید. قندهای طبیعی موجود در سیب به آهستگی هضم و جذب می شوند، بخشی از این امر می تواند ناشی از تأثیر پکتین باشد که در دستگاه گوارش تشکیل ژل می دهد.افزایش آهسته در سطوح قند خون پس از مصرف سیب ،به این معناست که سیب “شاخص گلیسمیک” پایینی دارد. بنابراین برای افراد مبتلا به بیماری دیابت ، سیب به طور خاص مفید است.لازم به توضیح است که شاخص گلیسمیک اندازه ای است که تعیین می کند،پس از خوردن غذا قند خون با چه سرعتی بالا می رود.این امر نشان می دهد که به رغم وجود قند طبیعی در سیب،خوردن سیب در افزایش سریع قند خون اثر نمی گذارد.
*** سیب با پوست ارمغان سلامتی را می آورد
یادتان باشد که ویتامینها و پکتین موجود در سیب بیشتر در پوست سیب و زیر پوست آن قرار دارد. بنابراین آنهایی که میتوانند پوست سیب را هضم کنند، بهتر است که آن را با پوست بخورند و اگر میخواهید پوست آن را بکنید بهتر است که سیب را خیلی نازک پوست کنید.
البته این مفید بوده پوست سیب زمانی است که این میوه مفید آغشته به واکس و یا مواد نگهدارنده نباشد که متاسفانه غالب میوه های بازار دارای یک لایه چربی برای حفاظت آن هستند. بنابراین حتماً این سیبها را به دقت بشویید و نازک پوست بگیرید که پکتینها و ویتامینهای آن از بین نرود.
باشگاه خبرنگاران
لحظه تحویل سال چگونه محاسبه میشود
اگر شما ساکن نیمکره شمالی کره زمین هستید از این پس باید در انتظار روزهایی گرم و بهاری باشید. نخستین روز فصل بهار به نقطه اعتدال بهاری موسوم است.
برای این که بتوانید بخوبی مفهوم اعتدال بهاری را متوجه شوید بهتر است بدانید که در هر روزی از سال زمین نسبت به محور چرخش خود و خورشید در وضعیت متفاوتی قرار میگیرد و بر این اساس مقدار تابش نور خورشید در قسمتهای مختلف این کره خاکی متفاوت بوده و فصول مختلفی از سال را در نقاط مختلف دنیا خواهیم داشت.
در دو نقطه اعتدالی یعنی در نخستین روز فصل بهار و نخستین روز فصل پاییز زمین نسبت به محور چرخش خود در وضعیتی قرار میگیرد که موجب می شود امواج نور خورشید بهطور مستقیم و عمود بر خط استوا بتابد و بر همین اساس تصور میشود که باید در این روز طول روز و شب برابر با هم باشد و ۱۲ ساعت به طول انجامد مگر این که عوامل محدودکنندهای وجود داشته باشند که وقوع چنین وضعیتی را امکانپذیر نسازند.
اگر چه معمولا تصور میشود که یک سال ۳۶۵ روز است اما حقیقت این است که به دلیل تاثیر عوامل مختلف نظیر جاذبه طول سال نجومی در زمانهای مختلف متفاوت خواهد بود.
به همین علت لحظه تحویل سال نو و یا نقطه اعتدال بهاری و حتی نقطه اعتدال پاییزی برحسب عوامل مختلف تاثیرگذار برمدت زمان یک سال نجومی اغلب از نظر روز و زمان از سالی به سال دیگر متفاوت خواهد بود و بنابراین هر سال لحظه تحویل سال نو نسبت به سال قبل چندین ساعت تغییر میکند که البته مدت زمان این تغییرات براساس تغییرات نجومی محاسبه میشود تا لحظه تحویل سال نو به طور دقیق مشخص شود.
همان طور که میدانید زمین از محل خط استوا به دو نیمکره شمالی و جنوبی تقسیم شده است. خط استوا خطی فرضی است که همانند کمربندی دور زمین را در محل اتصال این دونیمکره در برگرفته است. نیمکره شمالی در شمال خط استوا و نیمکره جنوبی در جنوب این خط فرضی قرار گرفته است.
نخستین روز فصل بهار در نیمکره شمالی، نخستین روز فصل پاییز در نیمکره جنوبی است. بر این اساس مبدا آغاز سال نو روزی است که خورشید تا زمان عبور از نصف النهار به نقطه اعتدال بهاری رسیده باشد.
یک ماه نجومی عبارت است از فاصله زمانی بین دو عبور متوالی ماه از مقابل یک ستاره ثابت و این در حالی است که ماه هلالی فاصله زمانی بین دو مقارنه متوالی ماه و خورشید است که به عنوان مبنای تقسیمبندی زمانی ماههای قمری استفاده میشود.
در گذشتههای دور برای محاسبه طول دقیق سال شمسی و قمری که مبنای آن مقارنه ماه و خورشید بود فاصله زمانی بین دو انقلاب متوالی و یا به عبارت دیگر نخستین روزهای فصول تابستان و زمستان و همچنین دواعتدال متوالی یا نخستین روزهای فصول بهار و پاییزمحاسبه میشد و براساس اندازهگیری متوسط فاصله زمانی محاسبه شده در طی چندین سال متفاوت، طول سال شمسی نزدیک به ۳۶۵ روز محاسبه میشود.
اما امروزه منجمان به ابزارهای دقیقی برای پیشبینی وقوع پدیدههای نجومی که در طول یک سال اتفاق میافتد دست یافتهاند که براساس اطلاعات و دادههای به دست آمده از آن، تقویمها را تنظیم میکنند.
پیچیدگی های مغز انسان
همه جای مغز همه کارهای آن جالب و شگفتآور است. اصلا همینکه مغز ما عملکرد خود را میخواهد بفهمد خودش داستانی بس در خور تامل است. ولی امروز راجع به آن قسمت از مغز که به پردازش سیگنالهای بینایی مربوط است، میخواهم بپردازم.
ما خیلی سریع میتوانیم عمل کنیم ناشی از این است که در هر لحظه همه اطلاعات دریافتی بینایی پردازش نمیشود بلکه فقط تغییرات است که مورد توجه و پردازش قرار میگیرند. به همین دلیل هم وقتی ما به دنبال دوستی در میان یک جمعیت میگردیم مغز اطلاعات دریافتی توسط چشم را فقط با آن پارامترهای تعیین کننده ثبت شده در حافظه در مورد چهره دوست ما مقایسه میکند و اگر یکی نبودند به دورش میاندازد. برای همین است که با وجودیکه دوست ما ممکن است که موهایش را کوتاه کرده باشد و یا تیپ لباسش عوض شده باشد باز هم چهرهاش در میان یک جمعیت هم قابل شناسایی است. بنابراین برای محققین فهمیدن مکانیزم “دیدن” همیشه سئوال بوده است.
برای بهتر فهمیدن و همچنین تست کردن فرضیههایی در مورد مکانیزم “دیدن” هر ساله مسابقهای در ایجاد “خطای بینایی” برگزار میشود. با هم به چندتایی از عکسهای برتر خطای دید نگاهی بیندازیم.
عکس زیر را دکتر ریچارد راسل، روانشناس دانشگاه هاروارد درست کرده است که برنده جایزه سوم مسابقه امسال شده است. به نظر شما کدام عکس مرد و کدام زن است؟
هر دو عکس در واقع یکی هستند ولی دست راستی به نظر مرد میآید و دست چپی زن. دکتر راسل با ایجاد این خطای دید در واقع میخواهد بگوید که کانتراست یک نکته کلیدی برای مغز است که تصمیم بگیرد که جنسیت چهره چیست: کانتراست پایین با جنیست مرد و کانتراست بالا با جنسیت زن مرتبط است. شاید به همین دلیل است که زنها غالبا با استفاده از لوازم آرایشی به کانتراست چهره خود اضافه میکنند.
عکسهای زیر را نگاه کنید. عکس پایینی دست چپ عکس طبیعی و نرمال مارگرت تاچر است. حال به عکسهای دیگر نگاه کنید و ببیند که چه فرقی کردهاند و چه تاثیری را بر بیننده میگذارند.
خالق این عکسها پیتر تامسن استاد دانشگاه یورک است که نکته مهمی را در مورد پردازش چهره توسط مغز در سال ۱۹۸۰ کشف کرد. در آن زمان دانشمندان میدانستند که شناسایی چهرههای وارونه (مثل عکس بالایی چپ) مشکل است ولی آن را اینطور توجیه میکردند که مغز ما همیشه چهرهها را در دنیای واقعی از بالا به پایین میبیند (یعنی که اول پیشانی است بعد بینی بعد دهان و غیره) و در نتیجه عملکرد نرونهای مغز در آن جهت بهینه شده است. این توضیح تا قسمتی درست است اما کامل نیست. آزمایش عکس تاچر نشان میدهد که مغز اینطور نیست که فقط کل یک چهره را به تمامی به حافظه بسپارد بلکه جزئیاتی مثل چشم، بینی، و دهان را تک تک به خاطر میسپارد. عکسهای بالا همه یکسانند ولی عکسهای ردیف بالا وارونهی عکسهای ردیف پایین هستند. اما عکس ردیف پایین سمت راست را با عکس نرمال مارگرت تاچر (پایین دست چپ) مقایسه کنید. کل صورت همچنان در جهت درست است ولی تک تک چشمها و دهان فقط وارونه شدهاند که در نتیجه آن چهره وحشتناک را تولید کردهاند. حالا عکس ردیف بالا دست راست را نگاه کنید. صورت وارونه است ولی چشمها و دهان در حالت معمول بالا به پایین قرار دارند و به همین دلیل شناسایی مارگرت تاچر در آن عکس سخت نیست و عکس مثل عکس پایینیاش وحشتناک هم نیست. بعد از این کشف نوروساینتیستهای هاروارد نشان دادند که بعضی از نرونها هستند که صرفا به تشخیص اجزاء مثل دهان و یا چشم اختصاص دارندکه در واقع تاییدی بر فرضیه دکتر تامسن بود.
بزرگترین پارک آبی جهان
اگرچه اختلال دید رنگ (کور رنگی) می تواند در اثر بیماری و بصورت اکتسابی حادث گردد ولی تقریبا در غالب موارد ناشی از یک اختلال توارثی است و در بدو تولد وجود دارد. این اختلال ژنتیکی چون غالبا وابسته به کروموزمهای جنسی است، در نتیجه میزان بروز آن در زن و مرد متفاوت می باشد. در خانواده فرد کور رنگ، افراد مونث معمولا بدون علامت هستند ولی می توانند حامل کروموزم معیوب باشند و به نسلهای بعدی آن را انتقال دهند. اما افراد مذکر علائم بیماری را نشان می دهند. در جامعه حدود ۸ درصد افراد مذکر و ۵/۰ درصد افراد مونث اختلال دید رنگ دارند.
در شبکیه چشم انسان دو نوع سلول حساسه بنام سلولهای استوانه ای و سلولهای مخروطی وجود دارد. این سلولها انرژی نورانی را تبدیل به انرژی الکتریکی می کنند و آن را از طریق عصب بینایی به مغز مخابره می نمایند. سلولهای مخروطی هستند که در درک رنگها نقش بازی می کنند. سه نوع مختلف از سلولهای مخروطی وجود دارد که هر کدام از آنها به یک نوع رنگ اصلی (قرمز، سبز، و آبی) پاسخ می دهد. در یک فرد طبیعی هر سه نوع سلول مخروطی فعال هستند و بنابراین یک فرد طبیعی قادر به درک هر سه نوع رنگ قرمز، سبز، و آبی و طبعا طیف کامل رنگها خواهد بود.
در افرادی که اختلال دید رنگ دارند، حداقل یک نوع از این سه نوع سلول مخروطی، بصورت ناقص یا کامل کارایی نداشته و در نتیجه این افراد در تشخیص بعضی از رنگها دچار مشکل می گردند.
برای سادگی درک مطلب، می توان چنین در نظر گرفت که تمام افرادی که اختلال دید رنگ دارند به نوعی در تشخیص قسمت قرمز و یا سبز طیف رنگی اشکال دارند، چرا که افرادی که در ناحیه آبی طیف مشکل دارند، بسیار نادر هستند.
تشخیص اختلال دید رنگ یا کور رنگی از طریق انجام تست های مختلف میسر می باشد. از آنجایی که اینگونه اختلالات دید رنگ عمدتا ارثی می باشند، درمان اساسی برای آن وجود ندارد، اما چند نکته را باید در نظر داشت:
این افراد از بقیه جهات کاملا سالم هستند و معمولا در زندگی روزمره و عادی هیچگاه دچار مشکل نمی گردند.
خیلی از افراد تصور می کنند که کسی کور رنگی دارد همه چیز را سیاه و سفید می بیند در حالی که این تصور غلطی است (بیماری که کوری رنگی هر سه نوع رنگ را باهم داشته باشد بسیار بسیار نادر است).
این افراد معمولا در نامیدن رنگهای اصلی در اجسامی که ذاتا با یک رنگ خاص هستند اشتباه نمی کنند. فقط بعضی مواقع در افتراق سبز از قرمز یا قرمز از مشکی در کنار یکدیگر اشتباه می کنند. بعنوان مثال فردی با کور رنگی کامل ممکن است جوراب سبز را با نوع قرمز آن اشتباه کند، یا کراوات قرمز را جای کراوات مشکی در مراسم عزاداری استفاده کند.
بعضی از این افراد ممکن است هیچگاه به مشکل اختلال دید رنگ خود پی نبرند.
بسیاری از افرادی که مشکل دید رنگ دارند فقط هنگامی متوجه آن شده اند که به نحوی مورد آزمایش دید رنگ قرار گرفته اند مثلا برای معاینات استخدامی در نیروهای نظامی،انتظامی، یا خلبانی.
همچنین باید در نظر داشته باشیم که این افراد نقص دید رنگ خود را بخوبی جبران می کنند به نحوی که حتی در مواردی جزئیاتی را می توانند ببینند که افراد با دید رنگ طبیعی ممکن است به آن توجه نکنند، چرا که این افراد بیشتر به شکل اجسام توجه دارند تا به رنگ آنها.
استفاده از بعضی از فیلترها، عینکها، یا کنتاکت لنزهای رنگی مثلا فیلتر قرمز تا حدی می تواند مشکل این افراد را در تشخیص بعضی از رنگهای نزدیک به هم حل کند.
تصاویر زیر چند نمونه تست دید رنگ را نشان می دهند
همه افراد؛ اعم از طبیعی ویا با اختلال دید رنگ؛ قادر به دیدن عدد 16 هستند
افراد طبیعی قادر به دیدن عدد 2 هستند؛ اما افراد با اختلال دید رنگ بجز
یک سری نقاط؛ چیز دیگری را نمی بینند
افراد طبیعی قادر به دیدن عدد 5 هستند؛ اما افراد با اختلال دید رنگ بجز
یک سری نقاط؛ چیز دیگری را نمی بینند
افراد طبیعی قادر به دیدن عدد 15 هستند؛ اما افراد با اختلال دید رنگ یا
عدد 13 را می بینند؛ یا بجزیک سری نقاط؛ چیز دیگری را نمی بینند
افراد طبیعی قادر به دیدن عدد 26 هستند؛ اما افراد با اختلال دید رنگ از نوع قرمز؛ فقط
عدد 6 را می بینند؛ و افراد با اختلال دید رنگ از نوع سبز؛ فقط عدد 2 را می بینند
افراد طبیعی بجز یک سری نقاط رنگی؛ چیز دیگری را نمی بینند
اما افراد با اختلال دید رنگ ممکن است عدد 5 را ببینند
از تصاویر زیر می توان برای تشخیص اختلال دید رنگ در کودکان استفاده نمود
همه افراد؛ اعم از طبیعی و یا با اختلال دید رنگ؛ قادر به دیدن سه شکل مربع؛
دایره؛ و ستاره هستند
افراد طبیعی هر دو شکل دایره و مربع را می بینند؛ در حالیکه افراد با اختلال
دید رنگ فقط قادر به دیدن دایره هستند
افراد طبیعی هر دو شکل دایره و مربع را می بینند؛ در حالیکه افراد با اختلال
دید رنگ فقط قادر به دیدن مربع هستند
توجه داشته باشید که بعلت تفاوت کیفیت رنگ در مانیتورهای مختلف؛ ارزش تشخیصی
این تست ها کامل و صد در صد نخواهد بود و برای تشخیص نهایی اختلالات دید رنگ
باید تستهای کاملتر و دقیقتری انجام شود.تست رنگ
منبع : سایت دکتر محمد حسین دستجردی